هوش هیجانی

“هوش هیجانی” چیست؟

این مقاله اولین مقاله از سری مقاله های هوش هیجانی در وبسایت آموزش متقاعد سازی و ارتباطات است. در این مقاله می پردازیم به تعریف و کاربرد هوش هیجانی در افراد مختلف!از شما میخواهم به دوران تحصیل در مدرسه برگردید! حال از شما میپرسم فرد باهوش کیست؟اولین شخصی که به او اشاره میکنید، شاگرد اول کلاس است! کسی که فرمول ها رو زود تر حفظ میکنه. کسی که مفاهیم شیمی رو از همه زودتر یاد میگرفت. کسی که راحت تر از همه مسائل ریاضی رو حل میکرد! احتمالا کسی که زبان های مختلفی بلد بود، و در کل کسی که در امتحانات میدرخشید!درست فکر میکنید! این شخص رو میشه باهوش نامید، اما با هوش انواع و اقسام دارد!

یکی از تقسیم بندی های هوش که میخواهیم در این جا به آن اشاره کنیم، هوش کتابی و هوش اجتماعی است!

فردی که صفات بالا را داراست، فرد باهوشیست! اما هوش کتابی خوبی دارد!لذا شما هم میبینید که بعضا شاگرد اول های مدرسه یک فرد منزوی است اما اون فردی که همیشه صندلی آخر مینشت، افراد بیشتری رو دور خودش داشت!اگر چه باهوشِ کتابی بودن به فرد کمک میکند که در دوران تحصیل موفق باشد، اما نمیتوان تضمین کرد که فرد با هوش کتابی موفقیت و خوشبختی را در زندگی تجربه کند.هوش هیجانی یا هوش اجتماعی داشتن ، همانطور که در این مقاله میخواهیم به آن بپردازیم، شما را به دستیابی به تکامل شخصی نزدیک کند!در مورد هوش هیجانی تعاریف بسیاری در شده است، اما فکر میکنم در این سایت جایی ندارد چرا که ساده و قابل فهم نیستند!اگر بخواهیم در مورد هوش هیجانی تعریفی بیان کنیم، بهتر است این تعریف را در جهار قسمت تقسیم کنیم:

  1. شناخت احساسات خود
  2. شناخت احساسات دیگران
  3. مدیریت احساسات خود
  4. مدیریت احساسات دیگران

این دو مثال از نمونه های بسیار زیادی که شاید شما هم سراغ داشته باشید استخراج شده اند!

مثال اول

حتما دیده اید شخصی که از لحاظ علمی و کارایی در مقام بالایی قرار دارد، به یک مرتبه و منسب نسبتا خوبی ( یا سیاسی یا تجاری) میرسد. بعد از مدت کوتاهی خبر از رسوایی اخلاقی یا مالی این شخص به ما میرسد!این شخص نتواسته احساسات جنسی یا حرص و طمع خود را مدیریت کند!

مثال دوم

مثال دومم دقیقا در جهت عکس مثال بالا، در کلاس درس است! بسیار دیده ایم افرادی که از لحاظ نمره در رده ۱۳ – ۱۴ هستند، اما دوستان بسیاری دارند و در روابط اجتماعی خودشون انسان های موفقی هستند.از دو مثال فوق، هوش هیجانی افراد رو در نظر داریم.در مثال اول:فرد هوش کلاسی خوبی داشته،در مسائل تخصصی مهارت کافی داشته،در علم مورد نظر حرفی برای گفتن داشته.اما از هوش اجتماعی مناسب بهره مند نبوده است. لذا در اولین فرصت که تحت تاثیر احساسات و هیجانات قرار گرفت، نتوانسته احساسات خود را مدیریت کند.در مثال دوم:دانش آموزی که از لحاظ هوش کلاسی جایگاه بالایی ندارد. اما بخاطر بالا بودن هوش اجتماعی، توانسته روابط خوبی برای خود بیافریند و به واسطه همین روابط احساس خوشنودی بسیاری از زندگی داشته باشد.شاید دیده باشید افرادی را که هوش هیجانی بالایی دارند.افرادی که:

  1. بحران ها را معمولا به خوبی مدیریت میکنند.
  2. نظرات خودشون رو به راحتی بیان می کنند.
  3. انسان هایی هستند که در نگاه دیگران محترم هستند.
  4. روی دیگران تأثیر می گذارند.
  5. مردم را به کمک خودشان ترغیب میکنند.
  6. زیر فشار ها خونسرد می مانند.
  7. می دانند چه جایی هیجانی شوند و چه جاهایی نه!
  8. می دانند چطور حرفشان را “درست” بیان کنند که نتیجه درستی بگیرند.
  9. هنگام مذاکره، خود و دیگران را به خوبی مدیریت می کنند.

این صفات در ارتباط با دیگران تا حدی مهم هستند که هرکس دوست دارد هر کدام از این صفت ها را به اندازه کامل داشته باشد!اما، بعد از کمی تلاش برای رسیدن به این ویژگی ها، معمولا افراد نا امید می شوند.توجیهی برای عدم تلاش خود می آورند به این عنوان که:کسانی که دارای این ویژگی ها هستند، در ژن و خونشان این صفات رو دارا بوده اند و از پدرانشان ارث برده اند!!!منکر این بحث نیستم که

امکان دارد افرادی بصورت ذاتی همچین صفاتی را داشته باشند، اما به این معنا نیست که دیگران نمی توانند این ویژگی ها را داشته باشند!

این موضوع شبیه به استعداد ورزشکاران در انجام یک ورزش خاص است!برای مثال اگر به اندازه بهترین های جهان تمرین دویدن داشته باشیم، حتما در لیست ۳۰ نفر برتر جهان قرار خواهیم گرفت! درست است! شاید نشود نفر اول شد! و نفر اول یک سری توانمندی هایی دارد که شاید هر کسی نداشته باشد، اما با تمرین و ممارست می توانیم یکی از ۳۰ نفر برتر در رشته دویدن باشیم!!در هوش هیجانی نیز کاملا به این شکل است! به هر اندازه که تمرین کنیم، ویژگی هایی که در بالا به آن اشاره کردیم، بیشتر در ما پدیدار می شوند!

پس به همان اندازه که هوش هیجانی ذاتی است، می تواند اکتسابی (یا قابل بدست آوردن) باشد.

اگر نیم نگاهی به ماهیت و چشم انداز وبسایت داشته باشید، متوجه میشویم که این مطلب کمابیش باید به متقاعد سازی و تاثیر بر دیگران مربوط باشد! لذا از نگاه متقاعد سازی و اثرات مثبتی که هوش هیجانی میتواند بر روی روند متقاعد سازی داشته باشد، این مطلب رو ادامه می دهیم.با توجه به تعریف هوش هیجانی که در بالا به آن اشاره کردیم، یک قسمت مهم تعریف، درک هیجانات و احساسات طرف دیگران است.خب ما با درک هیجانات و احساسات دیگران، چه چیزی بدست می آوریم؟از ادراکی که بر هیجانات دیگران داریم، منافع بسیار زیادی میتوانیم داشته باشیم، در اینجا فقط بر ۷ مورد آن ها اشاره میکنم:

  1. روابط خوب خود را حفظ کنیم.
  2. یک شخص را تشویق به داشتن حس بهتری در باره خود کنیم.
  3. از فردی بدون آزردنش، درخواستی داشته باشیم.
  4. افراد را ترغیب به یک ایده یا محصول کنیم.
  5. دیگران را هنگام عصبانیت آرام کنیم.
  6. در مواقع لازم برای دیگران فرد مفیدی باشیم.
  7. مجموعه ای از دوستانی داشته باشیم که تعامل با آن ها به راحتی صورت میگیرد!

همراهان عزیز وبسایت آموزش متقاعد سازی و ارتباطات،

از امروز تا تاریخ ۲۸ خرداد سال جاری، هر هفته روز دوشنبه، مقاله ای موضوع هوش هیجانی (EQ) در وبسایت قرار خواهد گرفت، اگر به این موضوع علاقه دارید، پیشنهاد میکنم روی گوشی خودتان یک ریمایندر تنظیم کنید، یا در سر رسیدتان این موضوع را درج کنید.

One thought on ““هوش هیجانی” چیست؟

  1. اشتراک ها: احساسات ، روحیه ، هیجانات - مهدی منازاده

  2. اشتراک ها: EQ بر زندگی ما چه اثری دارد؟ | هیجانات چگونه بر روی زندگی ما تاثیر می گذارند؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *