باور داشتن ! باورها و عادتها دو کلمه غیر قابل تفکیک از هم هستند. اگر توانستیم باورهایمان را مدیریت کنیم، به راحتی میتوانیم عادتهایمان را کنترل کنیم.
ما باورهایمان را زندگی میکنیم!
در یکی از جلسات مشاوره، آقایی جلویم نشسته بود که دو باور بسیار خطرناک برای داشتن یک زندگی عاطفی داشت! این فرد با وجود این که ۲۷ سال بیشتر نداشت، اما تا بحال ۳ ازدواج ناموفق داشت! ازدواج اولش بخاطر یک باور اشتباه به جدایی رسیده بود.اولین باور خطرناک این بود که اگر اسم یک آقا در گوشی همسرش ببیند، به این معناست که با اون آقا رابطه فرازناشویی برقرار کرده! و این آقا در گوشی همسرش، اسم استاد راهنمای دانشگاه را دیده بود!همین اتفاق باعث شده بود که آقا به خانم تهمت خیانت زد و با پرداخت مهریه از این خانم جدا شده بود.باور خطرناک دوم این بود که اگر کسی طلاق بگیرد، دیگر ازدواجهایش نیز به جدایی ختم میشود.ببینید حرف من این نیست که بانوان را تشویق کنم که شماره مرد در گوشی تلفنشان ذخیره کنند. و اصلا در این حیطه قصد صحبت کردن ندارم. حرفم این است که اگر شماره فردی در گوشی دیگری بود، هزار احتمال دیگر غیر از خیانت وجود دارد! اما این فرد بخاطر باورش، همسرش را طلاق داده بود.و در مورد باور دوم: این همه انسان شاد و خوشبخت وجود دارند که ازدواج اولشان موفقیتآمیز نبوده ولی زندگی مشترک دومشان بسیار موفقیتآمیز بوده! هدفم از این مثال نشان دادن قدرت باور بود. این جمله را خیلی دوست دارم:
ما انسانها، باورهایمان را زندگی میکنیم و چیزی جز باورهایمان را نمیبینیم!
در بحث عادتها (مانند تمام حیطههای زندگی) قدرتمندترین چیز، باورهای ماست. اگر باور داریم که نمیتوانیم فلان کار اشتباه یا فلان گناه را ترک کنیم، قطعا این طور خواهد بود. و اگر باور داشته باشیم که به راحتی میتوانیم عادتی که برای دیگران سخت است را در خود تشکیل دهیم، قطعا این طور خواهد بود.هنری فورد یک جمله بسیار جالبی دارد:
چه فکر کنی میتوانی، چه فکر کنی نمیتوانی، در هر صورت حق با توست!
آیا نمیدانیم سیگار یا نوشابه ضرر دارد؟
از بین افراد سیگاری، شما کسی را سراغ دارید که نداند سیگار بد است؟ نداند سیگار مضر است و سلامتی انسان را به خطر میاندازد؟ نداند سیگار کشیدن سفیدی دندانها را تحتتاثیر قرار میدهد؟یا بین افرادی که نوشابه میخورند، کسی هست که نداند نوشابه برای معده ضرر دارد؟ کسی هست که نداند نوشابه پوکی استخوان میآورد؟ببینید افرادی که سیگار میکشند، یا نوشابه میخورند یا عادتهای بد مرسوم دیگر (بخوایم چند قدم برویم جلوتر عادت به اهمالکاری، عصبانیت، ولخرجی و یا عادت به گناهان اعتیادی مانند حسد، غیبت، چشم چرانی و بعضی از گناهان جنسی) دارند، شاید دقیقا ندانند که چه ضررهایی دارد، اما به خوبی میدانند که کار خوبی انجام نمیدهند.سوال اصلی اینجاست! چرا این کارها را انجام میدهند؟اگر بگوییم نمیدانند، چرا خوب میدانند! اگر بگوییم بلد نیستند، آموزشهای بسیاری در فضای وب وجود دارد که بصورت رایگان یاد میدهند که چگونه یک عادت بد یا گناه را ترک کنیم.چرا با علم به این که این عادتی که ملزم به آن است ضرر دارد، چرا آن را ترک نمیکنند؟پاسخ اینجاست که میدانند! اما باور ندارند ( قدرت باورها و عادتها را نمیدانند)!!!شخص سیگاری اگر با اولین پُکی که به سیگارش میزد، تمام دندانهایش زرد و سیاه میشد یا نفس تنگی میگرفت و ریهاش از کار میافتاد، قطعا سراغ پُک دوم نمیرفت! اگر فردی که عادت به نوشیدن نوشابه دارد با اولین جرعه نوشابه، خونریزی معده پیدا میکرد و استخوان پایش بخاطر پوکی استخوان میشکست، ادامه نوشابه را دور میریخت! یا فردی که به دروغ گفتن عادت دارد، اگر اولین دروغی که امروز فرصت گفتنش مهیا میشد را میگفت، بلافاصله متوجه از هم پاشیدن بنیان خانوادهای یا به هم خوردن رابطهای که با دوستش دارد را با چشمانش میدید، دیگر اقدام به گفتن دروغ نمیکرد.پس پاسخ واضح شد! فردی که به دام عادت بد یا گناهی افتاده است، میداند کارش بد است اما باور ندارد که این کار بد است باید باورها و عادتهای مناسبی داشته باشیم.!!!
باورها و عادتها
یکی از مهمترین کارها برای تبدیل شدن دانایی به باور این است که با چشمانمان ببنیم این عادت بدی که گرفتارش هستیم چه رنجهایی دارد و ترکش برای ما چه منفعتهایی ایجاد میکند.اگر خودمان را در مسیر اتفاقات مربوط قرار دهیم بسیار عالی و مطلوب است! مثلا سری بزنیم به بیماران ریوی و ببینیم چند درصد آن ها سیگاری بودهاند. یا سر بزنیم به بیمارانی که پوکی استخوان دارند و ببنیم چند درصد از آنها نوشابه نمینوشند. و یک سر به انسانهای موفق در حیطهای که هستیم بزنیم و ببینیم چند درصد از آنها اهل عادتهای بدی که ما داریم نیستند.این حالت مطلوب است.اما میدانم این کار سخت است و هر کسی حاضر به این نیست که تحقیق میدانی کند و به بیمارستانها و قبرستانها سر بزند. به همین خاطر راهحلی که آنتونی رابینز (گرانترین سخنران جهان) پیشنهاد میکند را برای شما آوردهام.جدول رنج و لذت!یک کاغذ برداریم و یک بعلاوه (+) رسم کنیم و خط پایینش را تا انتهای صفحه بکشیم. چیزی میشود شبیه به صلیب. یا تی (T) انگلیسی!حالا بالا، سمت راست آن بنویسیم رنج تَرک نکردن و بالا سمت چپ آن بنویسیم لذت تَرک کردن .حالا بیایم و پایین اینها را پـُر کنیم.میبینیم که باورها و عادتها میتوانند با این جدول تغییر کنند.در جدول پایین یک نمونه از زبان فردی که سیگاری است را میبینیم:
حالا که این جدول را کشیدیم. چه کارش کنیم؟؟
برای اثرگذاری این جدول، چند تا کار باید انجام دهیم:
- باید با خودتان برنامه بذارید تا میتوانید پر کنید و گزینه اضافه کنید
- باید تمام نکاتی که مینویسید برای خودتان منطقی باشد! رنجها برای شما ترسناک باشد و لذتها دهانتان را آب بیاندازد. امکان دارد یک رنج بنویسید که برای شخص دیگر خنده دار باشد! شخص دیگر مهم نیست! مهم این است که برای شما قابل لمس باشد.
- یک روز در میان باید مرور کنید مثلا اگر از شنبه این هفته شروع میکنید روزهای زوج این هفته را بگذارید برای مرور مطالبی که در این کاغذ نوشته اید. هر دفعه ۵ دقیقه کافیه.
- یک روز در میان باید اصلاحش کنید به این جدول گزینههایی را اضافه کنید، گزینههایی کم کنید، طرحش را عوض کنید! این کار را هم میتوانید به مدت ۵ دقیقه ادامه کارهای گزینه ۳ انجام دهید.
- زمان مرور باید با صدای بلند بخوانید.
در یکی از آموزشهایی که از دکتر حورایی شنیدم (از اساتید خوب کشور هستند) به نکته جالبی برای تبدیل دانستهها به باور اشاره کردند. ایشون گفتند:ما دانستهها را در مغزمان جای میدهیم و باورها را در قلبمان و فاصله مغز و قلب ما، دهان ماست! اگر میخواهیم یک دانستهای را باور کنیم، باید با زبانمان با توجه کامل آن دانستهها را مرور کنیم. ببینید کل این کار نوشتنش نیم ساعت طول میکشد و یک روز در میان ۱۰ دقیقه زمان میخواهد. یعنی هفته ای ۳۰ دقیقه! ولی قدرت بسیاری در انتقال دانستهها به باور دارد.
از تکنیک جدول رنج و لذت میتوانید در حذف یک باور و یا ایجاد یک باور استفاده کنید.
سخن پایانی
نمیشود دو کلمه باورها و عادتها را از هم جدا دانست . این باورها و عادتها هستند که زندگی ما را رقم میزنند و باورها و عادتهای ما میتوانند ما را خوشبخت کنند یا این که ما را بدبخت کنند.
از وقتی عادتهای اشتباهمو ترک کردم. تونستم یه وبسایت برای خودم راه اندازی کنم که اسمش بیتستان هستش و خیلی ازش راضیم.
موفق باشید
مچکرم ازشما خیلی مطالب جالب واینک شما خیلی ساده و قشنگ توضیح میدید مچکرم دوست عزیز
متشکرم جناب ارشیا.
سلام
من هر کاری می کردم نمی تونستم عادت جدید ایجاد کنم چون یه حلقه گمشده داشتم و اونم باور بود.الان شروع کردم به تغییر باور تا برم سمت ساخت عادت ممنون
سلام و عرض ادب. چقدر خوشحال شدم که این پیام رو مطالعه کردم.
امیدوارم نتایجتون رو با ما به اشتراک بذارید.
من خیلی ساله که عادتهامو میخواستم تغییر بدم ونمیتونستم تازه با سایت ارزشمند شما تونستم متوجه اشتباهم بشم.من همیشه میگفتم من از هرچی بزنم از خوابم نمیتونم بزنم واز بچگی تا الان خیلی تلاش میکنم زودتر بیدار شم اما برام خیلی سخته تازه فهمیدم بخاطر باورم بود
خدا رو شکر که نتیجه گرفتید.