چرا باید مهارت حل مسأله را بیاموزیم؟

یکی از مهمترین موضوعاتی که در مدرسه به ما یاد نداده‌اند، مهارت حل مسأله است.اگر در کودکی می‌آموختیم که در برخورد با مشکلات زندگی چه رفتاری داشته باشیم، قطعا در موقعیت های مختلف رفتارهای مناسب از خود نشان میدادیم. (پیشنهاد میکنم نوشته عادت ها را بخوانید) در این نوشته قصد داریم در مورد ضرورت یادگیری مهارت حل مسأله بیشتر بخوانیم. چرا باید به مهارت حل مسأله مجهز شویم؟پاسخ های مختلفی میتوان برای این پرسش بیان کرد، باید این موضوع مشخص شود که مهارت حل مسأله چه فایده ای برای زندگی ما دارد. از آنجا که انسان ها سرگردان به دنبال منافع خود هستند، لذا پیدا کردن فواید این موضوع پاسخی است برای ضرورت حل مسأله. در ادامه به ۴ فایده بسیار مهم این مهارت اشاره خواهیم کرد.

مهارت حل مسأله و مسئولیت پذیری

اولین و مهمترین فایدۀ حل مسأله، این است که آدمی را از مسئولیت گریزی به سمت مسئولیت پذیری هدایت میکند.نمیدانم مقصر کیست؟ پدر ها و مادر ها، فرهنگ مریض جامعه، سیستم آموزشی یا هر کس دیگر، انسان های جامعۀ ما (که خودمان هم جزئی از این جامعه هستیم) مسئولیت گریزند.به هر مسأله‌ای که در زندگی برخورد میکنند، سریعا به دنبال مقصر میگردند. ( دقیقا کمی بالا تر را بخوانید متوجه میشوید که در همین متن هم دنبال مقصر بودم)مهارت حل مسأله این قدرت را به انسان میدهد که هنگام ناخوشی ها، بجای این که دنبال مقصر بیرون از خودش بگردد، به درونش متمرکز میشود و بجای تمرکز بر مقصر، به راه حل فکر میکند. همانطور که گفتم این تغییر نگاه (مسئولیت گریز به مسئولیت پذیر) مهمترین فایدۀ حل مسأله است.

استفاده بهینه از زندگی

اگر بگویم یک نفر به طور میانگین ۱۹۰ روزش را دنبال وسایلش میگردد، باورتان میشود؟با یکی از اساتید خوب کشور نشسته بودیم و در مورد اخرین مطالعات صحبت میکردیم، که ایشون این آمار را به نقل از یک مقاله از دانشگاه استنفورد بیان کرد.اگر من بعنوان یک فرد مجهز به حل مسأله باشم، گم کردن وسایلم را بعنوان یک مسأله تعریف میکنم و برای عدم تکرار این مسأله و حل آن، برنامه ای در نظر میگیرم. برای حل آن یک سیستم ایجاد میکنم و با روش های حل مسأله، راه حل هایم را محکم و محکم تر میکنم.ما فرزندان آدم به اندازه خیلی کمی در این دنیا هستیم و فرصت چندانی نداریم. نباید زندگیمان را خرج دست و پنجه نرم کردن با مسائل تکراری کنیم. با یادگیری مهارت حل مسأله میتوانیم رشد کنیم و بجای حل کردن مسائل تکراری، مسائلی جدید و بزرگ تر را بعنوان چالش پیش رو ببینیم. 

مهارت حل مسأله و ارتقای شخصی

رسالت مسائل در زندگی ما این است که ضعف و نقاط قابل ارتقای زندگی ما را به ما نشان دهند. حال اگر دیدیم و توانستیم آن مسائل را حل کنیم، در زندگی به اندازه همان مسأله ارتقا پیدا کرده ایم و دچار مسائل جدیدتر و پیشرفته تر میشویم که حل کردن آن ها هم شخصیت ما را ارتقا میدهند.برای مثال، شخصی از همسرش خیانت میبینید. با یک مشکل بزرگ در زندگی روبرو میشود به نام خیانت همسر. اگر سطحی نگر و مسئولیت گریز باشد، خیانت را به گردن همسر می‌اندازد و کار می‌کشد به شکایت و طلاق و جدایی (در بهترین حالت).حال تصور کنید این فرد به این چالش، نگاه مسأله داشت. قبل از هر کاری ریشه مشکل را در خود جستجو میکرد، متوجه میشد عوامل مختلفی از جمله کم محبتی به همسر، کم توجهی به او و کم وقت گذاشتن با همسر ریشه این خیانت است.بجای طلاق و جدایی، روی نقطه ضعف خود تمرکز میکرد، از لحاظ ارتباطی، ارتقا پیدا میکرد. فردی با همچین سبک ارتباطی با همسر، با هر کسی ازدواج کند، این مسأله دوباره برای او تکرار خواهد شد. تا زمانی که پیام داخل مسأله را دریافت نکند و مسأله را حل نکند، این مسأله برایش تکرار میشود.

مهارت حل مسأله و پیشگیری از بیماری های روحی و جسمی

یکی دیگر از فواید مهارت حل مسأله ، سلامتی و پیشگیری از بیماری های روحی و جسمانی است. کسی که در جریان زندگی اش با چالشی روبرو شود و نتواند آن را مدیریت کند، مجبور به تحمّل تاوان آن است. یا بیماری های روحی مانند افسردگی یا وسواس فکری. یا بیماری های جسمی که بر اثر فشار های عصبی اتفاق می‌افتد (به تعبیر دیگر بیماری های سایکوسوماتیک)پس کسی که مجهز است به حل مسأله از لحاظ روحی و جسمی، نسبت به کسانی که این مهارت را نیاموخته‌اند، سالم ترند. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *